داستان تیک استایل

صبح یک روز بارانی در اخرین روزهای شهریور 1398 مثل همیشه سه نفری تو راه شرکت بودیم و در مورد مشکلات و دغدغه هامون صحبت میکردیم که به این نتیجه رسیدیم چرا به جای صرف کلی انرژی و کار کردن برای بقیه در ازای دستمزد کم، برای خودمون کار نکنیم!؟
و اینجوری بود که چند روز آینده به بررسی چیزایی که بلد بودیم و چیزایی که لازم داشتیم گذشت. پویا و امید اون روزها دانشجوی برنامه‌نویسی بودن و در همین زمینه کار میکردن. من هم دانشجوی زیست شناسی بودم و سئو سایت شرکت رو انجام میدادم. یکی از دغدغه هایی که از مدت ها قبل برای هر سه نفرمون وجود داشت مدیریت زمان و پول برای خریدن چیزهای مورد علاقه مون بود. مثلا با اینکه هوا داشت به سمت سرد شدن می‌رفت ما زمان کافی برای گشتن و خرید لباس مناسب رو نداشتیم. چی میشد اگه میتونستیم تو تایم استراحت ناهارمون یا قبل خواب یه سر به مغازه های شهرمون بزنیم و خریدمون رو انجام بدیم؟! پس تصمیم گرفتیم مشکل خودمون و کسایی که مثل ما بودن رو با دانشمون برطرف کنیم
بنابراین یه روز برفی ایده مون رو با چند تا از دوستامون که همراهمون بودن مطرح کردیم و از اون‌ها خواستیم که کمکمون کنن. استقبال اون‌ها باعث شد که همون جا شروع کنیم به جستجو برای یه اسم مناسب و با موافقت همه "تیک استایل" انتخاب شد (البته پیشنهاد‌های زیادی برای اسم وجود داشت که دامنه بیشترشون قبلا رزرو شده بود پس ما tikstyle رو انتخاب کردیم)